ختنه
الهي من قربون اون طلاي كوچولوت برم . با اينكه بابايي خيلي مخالف اين كار(ختنه) بود ولي دكترت مي گفت هر چه زودتر انجام بديم براي خودت راحتتره . چون بابايي دوست نداشت منم با باباجون و خاله مريم رفتيم پيش دكتر سعادتمند تو فقط 28روزت بود. مامان بميره و دردتو نبينه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی