داريسداريس، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

ِِDaris

عكسهاي 13 ماهگي

داريس در ديدار كتيبه هخامنشي خارك   داريس در بازديد از باغ پرندگان خارگ به همراه عمه جوني اينجا مي تونيد داريس و براي چندلحظه سفيد و تميز ببينيد... ...
24 مهر 1392

عكسهاي 12 ماهگي

اولين غذايي كه خودت خوردي ماكاروني بود ... و اينم اولين بار كه با بابايي برديمت آرايشگاه اقا غلام باشيريني و دعاي خير... و اين اولين روزي  كه اين كفشها رو پوشيدي فكر كنم ازش خوشت نمي ياد و مي خواي در بياريش ...
24 مهر 1392

عكسهاي تولد

  داريسم تولد يك سالگيت مبارك   ايشااله 100ساله باشي و هميشه هميشه سلامت باشي و شاد.پسرم با چند روز تاخير تونستيم يه تولد كوچولو و خودموني برات بگيريم . خيلي دوست داشتم كه همه خانواده دور هم باشيم جشن بگيريم ولي شرايط اجازه نداد، البته عمه ندا هم اومد براي تولدت ولي تو اون روزا نشد كه بشه... خداروشكر دوستاي خيلي خوبي اينجا داريم و مثل هميشه تنهامون نذاشتن و اومدن پيشمون. مهموناي تولد(خاله طيبه و ياس كپلي و عمو جواد و عموياسرو عموامير و عموكامبيزو داريوش خان)و مهمون ويژه ما (خاله فاطي)     ...
8 مرداد 1392

تاتي تاتي پسرموطلايي

 هوراااااااااااااااااااااااااااااااا   امشب 92/04/10  پسر موطلاييم تونست براي اولين بار چهارمترو راه بره عمه ندا هم فيلم گرفت ازش من نبودم ولي وقتي فيلم و ديدم كلي ذوق كردم و گريه ام گرفت از خوشحالي قربونت بره ماماني   حالا عكساشو مي ذارم برات ... و حالا اينم از عكساش ...
1 مرداد 1392

تولد يك سالگي

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است بهانه ی زندگیم تولدت مبارک                          ...
6 تير 1392

11ماهگي پر از تب و مريضي

الهي دور باشه ازت هر درد و بلايي. براي 10ماهگي كه رفتيم مراقبت گفتن رشدت خيلي كم شده و بايد بيشتر و بيشتر بهت رسيدگي كنم و غذاهاي مقوي برات بپزم  بعد از يك ماه تو 500 گرم اضافه كردي ولي تلاش كردن من بي فايده بود چون تو همش مريض شدي .فكر كنم تو هم مثل بابايي توي فصل بهار حساسيت داشته باشي چون يك ماه ابريزش بيني داشتي و هر چقدر دارو استفاده مي كردم برات جواب نمي داد تا اينكه تبديل به خون دماغ شد و همزمان با اون ابله مرغون هم گرفتي آخه بدنت خيلي ضعيف شده بود10 روز تب داشتي و بعد اون دوباره گرمازده شدي و تب كرده بودي ودو تا دندون هم از پايين دراوردي. در اخر هم كه توي خواب از تخت افتادي پايين و دستت در...
23 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ِِDaris می باشد